ماشاءالله آجودانی؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ
۱۳۸۸/۰۵/۱۰
آرمان مستوفی
روز پنجشنبه هشتم مرداد، دهها هزار تن از مردم در شهرهای محتلف ایران، یاد «ندا آقاسلطان» و دیگر کشتهشدگان تظاهرات ۳۰ خرداد، در اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، را در چهلمین روز کشتهشدنشان، گرامی داشتند و درست یک روز پس از آن، جمعه نهم مرداد، صدمین سالگرد اعدام شیخ فضلالله نوری فرا رسید، رهبری دینی که که با مشروطیت و انتخابات مخالف بود و آن را مغایر با اسلام میدانست.به مناسبت صدمین سالگرد اعدام شیخ فضلالله نوری، ماشاالله آجودانی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ در بریتانیا، به پرسشهای رادیو فردا پاسخ گفته است.رادیو فردا: آقای آجودانی، پیش از هرچیز، آیا میان اوضاع سیاسی ایران امروز و ایران زمان شیخ فضلالله شباهتی وجود دارد؟ماشاالله آجودانی: اگر ما بخواهیم فضای ذهنی روحانیت دوران مشروطه را با روحانیونی که امروز مخالف تجدد، نوآوری و حق حاکمیت ملی ایران هستند مقایسه کنیم، شباهت بسیار است و گفتمان و استدلالها و برداشتها یکی است.اما متأسفانه امروز شاید آن جناحی که بخش ارتجاعی حاکمیت را دربر میگیرد و یا بخش ارتجاعی فهم اسلام را نشان میدهد، متحجرتر از دوران مشروطیت است.شیخ فضلالله نوری در سلسله مراتب روحانیت در روزگار خود چه مقام و جایگاهی داشت؟او یکی از برجستهترین مجتهدان عصر خود بود و به همین دلیل اگر علمای نجف را که مرجع تقلید بودند کنار بگذاریم، آن زمان برجستهترین مجتهد ایران به لحاظ علمی بود و از این جنبه اعتبار او از افرادی چون بهبهانی و طباطبایی بسیار بیشتر بود.شما به بهبهانی و طباطبایی اشاره کردید که روحانی بودند و نمیشد به آنها نسبت ضدیت با اسلام داد، ولی چرا شیخ فضلالله با مشروطیت مخالف بود در حالی که آنها موافق بودند؟تنها شیخ فضلالله نبود، بلکه روحانیون دیگری هم مانند شیخ فضلالله فکر میکردند و با هر نوع تجدد و نوآوری مخالف بودند و این تجدد و نوآوری تنها مربوط به مسایل قانونگذاری و تشکیل مجلس نبود.ناظمالاسلام کرمانی در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» یک نمونه از گفتوگوی خود را با شیخ فضلالله نوری ضبط میکند. شیخ فضلالله نوری در آنجا خطاب به ناظمالاسلام میگوید: «تو را به حقیقت اسلام قسم میدهم که آیا مدارس جدیدیه خلاف شرع نیست و آیا ورود به این مدارس مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک عقاید شاگردان را سخیف و ضعیف نمیکند؟»ما میبینیم که دایره مخالفت امثال شیخ فضلالله در آن دوره فقط با قانون جدید یا مجلس و حق حاکمیت سیاسی نبود بلکه با تمام مبانی مدنیت مخالف بودند.امثال بهبهانی و طباطبایی درک بازتری از اسلام داشتند و بر سر مشروطیت به این نتیجه رسیده بودند که در زمان غیبت امام زمان دولت نمیتواند به معنی واقعی کلمه مشروع باشد، اما اگر دولت مشروط به قوانین باشد ظلم و ستم آن از دولتی که مشروط به قوانین نیست کمتر است.اما امثال شیخ فضلالله نوری تا پایان بر سر این قضیه ایستادند که مشروطیت و قانونگذاری در اسلام حرام است، چون اسلام به قول او کاستی ندارد.پس از انقلاب، در جمهوری اسلامی از او به عنوان «شهید شیخ فضلالله نوری» یاد کردند، عکس او را روی تمبر چاپ کرده و نام او را روی بزرگراهی در تهران گذاشتند. چه وجه اشتراکی بین افکار شیخ فضلالله نوری و حکومت کنونی ایران وجود دارد؟دست بالا به شریعت اسلامی دادن، وجه اشتراک شیخ فضلالله نوری و روحانیون حاکم بر ایران است. آن چه در جمهوری اسلامی اتفاق افتاد این بود که دست بالا به اسلام دادند و خواستند اسلام را در برابر تجدد و نوآوری حاکم کنند.آقای آجودانی، آیا شیخ فضلالله نوری هم به ولایت فقیه اعتقاد داشت؟شیخ فضلالله نوری به ولایت فقیه معتقد نبود و بر خلاف چیزی که شایع است و این روزها جمهوری اسلامی آن را تجلیل کرده و میکند، او نه تنها مدافع ولایت فقیه نبود بلکه طرفدار سلطنت بود و به همین دلیل در جبهه محمدعلی شاه بود و تا آخر از شاه دفاع کرد و علیه مردم به دسیسه پرداخت و محمدعلی شاه را به قتل عام مردم تبریز تشویق و ترغیب کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر