پست های پرطرفدار

۱۳۸۹ دی ۱۸, شنبه

انقدر از مهران مدیری بگویید تا سوارمان شوند!

جعفر کاظمی درانتظار اعدام است و ما در گیرودار خبرهای مزخرف ... انقدر از مهران مدیری بگویید تا سوارمان شوند! درگیر این بازی نشوید ! زندانیهای ما چشم انتظار پشتیبانی ما هستند !فقر مملکت را سیاه کرد ! ظلم از حد و حساب گذشت ! بیکاری بر روح و روان سایه انداخت و فضیلت دربستر احتضارخوابی دائمی را بانتظار نشسته است . به این عکس نگاه کنید ! نه !!! نیم ساعت  در نزدیکی اولین زباله دان محله تان بنشینید تا ببینید که چه بر سر ما آورده اند ! این ظلم نارواست ! شجاعت این است که از این ظلم نگذرید . و بزرگواری آنست که از خطاها بگذرید.آنها نمیخواهند که ما با هم باشیم . دلهایتان را بزرگ کنید ،دلاوران...
این رسم عیاری نیست !

۱۳۸۹ دی ۱۲, یکشنبه

پدر فتنه در اومد

یادش بخیر دشمن ، نمیدونم به چه سرنوشتی دچار شد ! فکر میکنم دمشو گذاشت رو کولشو رفت ! شاید بازنشسته شده ! شاید هم از چشم اقا افتاده ! ولی خدا وکیلی از وقتی که این فتنه اومد حال دشمن گرفته شد ! دیگه کسی واسه دشمن تره هم خرد نمیکنه !!!!
حالا آقا میگه که فتنه هم تمام شده ! ولی نمیدونم چرا سوزن آقا رو این گیر کرده ؟ یکی نیست به آقا بگه  حالا که فتنه  به پایان رسید ، بیا دوباره عکساتو تو خیابونای تهرون بچسبون ما دلمون برا عکسات تنگ شده ! به جون اقا راست میگم !
شات بعدی!
این مطلب برام میل شده بود جالبه :

بر خلاف اکثر ایرانی ها که می گن فقر اقتصادی فقر فرهنگی میاره، این فقر فرهنگیه که فقر اقتصادی میاره. یه بار یک مستند در بی بی سی درباره هند میدیدم، و یکی از مسئولان هند می گفت که فقر بزرگترین آلاینده است، و البته منظور او هم از فقر چیزی بیش از حقوق آخر ماه بود

فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛
فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛
فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛
فقر اینه که بچه ات تا حالا یک هتل ۵ ستاره رو تجربه نکرده باشه و تو هر سال محرم حسینیه راه بندازی؛
فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغه ای پسر وسطیش رو از حفظ باشی اما ماجرای مبارزات بابک خرمدین رو ندونی؛
فقر اینه که از بابک و افشین و سیاوش و مولوی و رودکی و خیام چیزی جز اسم ندونی اما ماجراهای آنجلینا جولی و براد پیت و سیر تحولی بریتنی اسپرز رو پیگیری کنی؛
فقر اینه که وقتی با زنت می ری بیرون مدام بهش گوشزد کنی که موها و گردنشو بپوشونه، وقتی تنها میری بیرون جلو پای زن یکی دیگه ترمز بزنی و بهش بگی خوششششگلهههه؛
فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در ۳ ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛
فقر اینه که سفرهات به خارج از کشور خلاصه بشه به رفتن به خونه فک و فامیلهات در اونور آب؛
فقر اینه که ۶ بار مکه رفته باشی و هنوز ونیز و برج ایفل رو ندیده باشی؛
فقر اینه که فاصله لباس خریدن هات از فاصله مسواک خریدن هات کمتر باشه؛
فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو نمی خری تا فایل پی دی اف ش رو مجانی گیر بیاری؛
فقر اینه که حاجی بازاری باشی و پولت از پارو بالا بره اما کفشهات واکس نداشته باشه و بوی عرق زیر بغلت حجره ات رو برداشته باشه؛
فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛
فقر اینه که ۱۵ میلیون پول مبلمان بدی اما غیر از ترکیه و دوبی هیچ کشور خارجی رو ندیده باشی؛
فقر اینه که ماشین ۴۰ میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی؛
فقر اینه که به زنت بگی کار نکن ما که احتیاج مالی نداریم؛
فقر اینه که بری تو خیابون و شعار بدی که دموکراسی می خوای، تو خونه بچه ات جرات نکنه از ترست بهت بگه که بر حسب اتفاق قاب عکس مورد علاقه ات رو شکسته؛
فقر اینه که ورزش نکنی و به جاش برای تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری؛
فقر اینه که تولستوی و داستایوفسکی و احمد کسروی برات چیزی بیش از یک اسم نباشند اما تلویزیون خونه ات صبح تا شب روشن باشه؛
فقر اینه که وقتی ازت بپرسن سرگرمی و  هابیهای تو چی هستند بعد از یک مکث طولانی بگی موزیک و تلویزیون؛
فقر اینه که در اوقات فراغتت به جای سوزاندن چربی های بدنت بنزین بسوزانی؛
فقر اینه که با کامپیوتر کاری جز ایمیل چک کردن و چت کردن و موزیک گوش دادن نداشته باشی؛
فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت(یخچال هایت) باشه؛
فقر اینه که هر سال عاشورا به در و همسایه نذری بدی اما بچه ات تا حالا توی رستوران ایتالیایی غذا نخورده باشه؛
فقر اینه که دم دکه روزنامه فروشی بایستی و همونطور سر پا صفحه اول همه روزنامه ها رو بخونی و بعد یک نخ سیگار بخری و راهتو بگیری و بری؛