پست های پرطرفدار

۱۳۸۹ دی ۲۰, دوشنبه

آقای بهبهانی ، خدا وکیلی خجالت نمیکشی؟

آقای بهبهانی هم من و هم تو میدانیم که،احمد حامی کیست ! نه میتوانی  بگویی که اورا نمیشناسی و نه میتوانی خودت را در حد واندازه های او بدانی ! او را " پدر راههای ایران " میدانستند و میدانند. حتما میدانی که به او هم پیشنهاد وزارت داده بودند ! خوب میدانی ! بیست روز دیگر دهمین سالمرگ احمد حامی است او وزارت را قبول نکرد وتو قبول کردی ! او میدانست که تعهد به ملت چیست و تو نمیدانی ! تو حتی اصول اولیه مهندسی را هم نمیدانی ! کجا جان انسانها در محاسبات ما جای دارد ؟ امروز صبح وقتی که از "رادیو پیام " مصاحبه ات را شنیدم حالم بد شد ! " ...حدود 33 نفر زنده ماندند..." حدود ؟ آقای وزیر، وقتی برای شمردن زنده ها کلمه حدود را بکار میبری یعنی آنکه زیاد بین 32 و 33 فرق نیست ! آقای دکتر،اینجا فرق بین این دو عدد، جان یک انسان است ! جان آدمیزاد ! همان که در اقتصاد مهندسی هر گونه محاسباتی را بی اعتبار میکند!!! و اگر تو به خوانده هایت اعتقاد داری ببین که تا بحال چقدر بی اعتبار شده ای ! جواب این ملت را چگونه خواهی داد؟ میدانم که در جواب ، بهانه ای جز تحریم نداری ! تحریمی که تو و دوستانت برای این ملت ساخته اید ! تحریمی که هرگاه اقتضا کند ، نعمت است و زمانی دیگر دستاویزی برای گریز ازمسئولیت! اما یادتان باشد که این تحریم را شما برای ما به ارمغان آوردیده اید
حیفم میآید که این جمله زیبا را از استاد حامی نگویم :" این مملکت عاشق میخواهد، هیچ وقت نگوئید نمیشود،بگوئید چگونه میشود؟"
آقای بهبهانی  میدانی چرا حامی وزارت را قبول نکرد ؟ چون بزرگ بود ... ومیدانی تو چرا وزیر شدی ؟ چون کوچک بودی !
آقای بهبهانی جمع کن برو ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر